۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

آموزش قواعد

نفي فعل:



در زبان عربي براي نفي فعل اغلب از حروف ( لم ، لما ، لا ، ما ، لن ) با شرايطي استفاده مي شود.



ما + فعل ماضي = ماضي منفي



ما ذهب : نرفت ، ما ذهبا : نرفتند ( دو نفر ) ، ما ذهبوا : نرفتند ، ما ذهبتَ : نرفتي ، ...



لم + فعل مضارع = ماضي منفي



لم يذهب : نرفت ، لم تذهب : نرفتي ، لم نذهب : نرفتيم ، ...



لمّا + فعل مضارع = ماضي نقلي منفي



لما يذهب : نرفته است ( هنوز نرفته است ) ، لمّا نذهب: نرفته ايم ( هنوز نرفته ايم )، ...



لا + فعل مضارع = مضارع منفي



لا يذهبُ : نمي رود ، لا نذهبُ : نمي رويم ، لا تذهبُ: نمي روي ، لا يذهبون : نمي روند ، ...



لن + فعل مضارع = مستقبل منفي



لن يذهبَ : هرگز نخواهد رفت ، لن يذهبا : هرگز نخواهند رفت ( دو نفر ) ، لن يذهبوا : هرگز نخواهند رفت ، ...



نکته: « لم » و « لمّا » فعل مضارع را مجزوم مي کنند و « لن » فعل مضارع را منصوب مي کند و « ما » و « لا » نفي، غير عامل هستند يعني اعراب و بناء فعل بعد از آنها تغييري نمي کند.



افعال کمکي يا ربطي:



در زبان هاي فارسي و انگليسي و ديگر زبان ها، جمله اي بدون فعل ساخته نمي شود يعني اگر جمله داراي يک فعل اصلي نباشد، از افعالي استفاده مي شود که در فارسي آنها را « فعل ربطي » ( است ، بود ، شد ، گشت ) و در انگليسي آنها را فعل کمکي ( did , do / das , was / were , am / is / are ) مي نامند، ولي در زبان عربي:



اگر جمله حاکي از زمان حال باشد و داراي هيچگونه فعل اصلي نباشد، فقط از دو اسم تشکيل مي شود.



مثال: زيدٌ حاضرٌ . زيد حاضر است.



و اگر جمله حاکي از زمان گذشته يا آينده باشد، بايد از فعل ماضي « کان » يا مضارع آن « يکونُ » استفاده شود.



مثال: کان زيدٌ حاضرا . زيد حاضر بود.



سَيَکونُ زيدٌ حاضراً . زيد حاضر خواهد بود.



افعال ناقصه در عربي عبارتند از:



کان ( بود ) ، صار ( گرديد ) ، ليس ( نيست ) ، اصبح ( شد ) ، مادام ( مادامي که ) ، مازال ( همواره )



اين افعال در عربي بر سر جمله اسميه مي آيند، مبتدا مي شود « اسم افعال ناقصه » و مرفوع مي شود و خبر مي شود « خبر افعال ناقصه » و منصوب مي شود.



کان الطالبُ ناجحا. دانش آموز موفق بود. / صارت الأمّة الإسلامية متّحدة. امت اسلامي متحد گرديدند.



تمرين:



الف ـ ترجمه فعل هاي زير را بنويسيد.



1) ما کتبَ / 2) لم يکتُبوا / 3 ) لما تکتبي / 4) لا نکتبُ / 5) لن يکتبَ



ب ـ جمله هاي زير را به فارسي ترجمه کنيد.



1) ما سافرَ سعيدٌ. / 2) لا يسافر سعيدٌ. / 3) لن يترک زيدٌ صلاتهُ.



نکته: در ترجمه حتما به صيغه افعال دقت کنيد.
00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
براي فعل، بجز تقسيم فعل به ماضي و مضارع و امر، مي توان هفت زمان ديگر بيان کرد که عبارتند از:
الف - ماضي بعيد: ( کان + اسم کان + قد + فعل ماضي ساده )
کان الطالبُ قد ذهب إلي بيته. / الطالب کان قد ذهب الي بيته. ( دانش آموز به خانه اش رفته بود. )
کان الطالبان قد ذهبا إلي بيتيهما. / الطالبان کانا قد ذهبا الي بيتيهما.
ب - ماضي استمراري: ( کان + اسم کان + فعل مضارع )
کان الرجل يُسافر. / الرجل کان يسافر. ( مرد مسافرت مي کرد. )
کان الرجلان يسافران. / الرجلان کانا يسافران.
( نکته: تقديم و تأخير بين کان و اسم کان در هر حال جايز است. )
ج - ماضي نقلي: ( قد + فعل ماضي )
قد سافر زيدٌ. ( زيد مسافرت کرده است. )
( نکته: فعلي با نام ماضي نقلي در زبان عربي وجود ندارد ولي حرف « قد » بر سر فعل ماضي به آن تحقّق مي بخشد و وقوع آن را تأکيد مي کند. در حاليکه اين حرف همراه فعل مضارع، شک و احتمال وقوع فعل را مي رساند که در اين صورت معناي اين حرف در فارسي « شايد » است. )
د - ماضي ساده:
سافر زيدٌ. ( زيد مسافرت کرد. )
ه - حال محض: ( لام حاليه + فعل مضارع )
لَيَکتبُ زيدٌ. ( هم اکنون زيد مي نويسد. )
و - مضارع:
يکتب زيد. ( زيد مي نويسد. )
ز - آينده: ( س/ سوف + فعل مضارع )
سَيُسافرُ زيدٌ. / سوف يُسافرُ زيدٌ. ( زيد مسافرت خواهد کرد. )
( نکته: برخي در ترجمه « س » مي گويند: « بزودي خواهد ... » که صحيح نيست. افزودن کلمه « بزودي » به هيچ وجه ضرورت ندارد. به جاي کلمه « بزودي » در جمله عربي مي توان کلمه « بسرعة » را نوشت.
در پست بعدي انشاء الله درباره چگونگي نفي فعل و افعال کمکي يا ربطي توضيحات مختصري خواهم داد.
تمرين:
جمله هاي زير را به فارسي ترجمه کنيد:
- کانت الطالباتُ قد ذَهَبنَ إلي بيوتهنَّ.
- کان الطالب يکتبُ.
- قد يُسافر زيدٌ.
- قد سافر زيدٌ.
- سأذهبُ بِسُرعة.
000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
جملات در زبان عربي به دو صورت به کار مي روند: اسميه و فعليه.
اسميه = مبتدا + خبر ( الطالب في المدرسة )
فعليه = فعل + فاعل + مفعول ( يکتب الطالب درسه )
انواع فعل:
1. ماضي: فعلي که در زمان گذشته اتفاق مي افتد.
2. مضارع: فعلي که در زمان حال يا آينده اتفاق مي افتد.
3. امر: فعلي که به انجام کاري در زمان حال يا آينده دستور مي دهد.
صرف افعال ماضي به همراه ضماير آنها:
هو فعل / هما فعلا / هم فعلوا / هي فعلت / هما فعلتا / هنّ فعلن / انتَ فعلتَ / انتما فعلتما / انتم فعلتم / انتِ فعلتِ / انتما فعلتما / انتنّ فعلتنَّ / أنا فعلتُ / نحن فعلنا
صرف افعال مضارع به همراه ضماير آنها:
هو يفعل / هما يفعلان / هم يفعلون / هي تفعل / هما تفعلان / هنّ يفعلن / انتَ تفعل / انتما تفعلان / انتم تفعلون / انتِ تفعلين / انتما تفعلان / انتنّ تفعلن / انا أفعل / نحن نفعل
صيغه هاي امر:
فعل امر مخاطب ( امر حاضر ) از صيغه هاي مخاطب فعل مضارع ساخته مي شود.
1. حرف مضارعه را حذف کنيد.
2. اگر بعد از حذف حرف مضارعه اولين حرف ساکن باشد بايد يک همزه امر بر سر فعل بياوريد ( در غير اين صورت نيازي به همزه امر نيست ).
3. آخر فعل را مجزوم کنيد.
مثال: تَذهَبُ : إذهَب ( برو ) / تذهبانِ: إذهبا ( برويد )
فعل امر غايب و متکلم ( امر به لام ):
1. اضافه کردن لام امر به ابتداي يکي از صيغه هاي غايب يا متکلم فعل مضارع.
2. مجزوم کردن آخر فعل.
يذهب : ليذهب ( بايد برود ) / يذهبون : ليذهبوا ( بايد بروند )
رابطه فعل با فاعل در جمله:
1. فعل از لحاظ تذکير و تأنيث مطابق فاعل جمله به کار مي رود. يعني اگر فاعل جمله مذکر باشد فعل نيز مذکر مي شود و بالعکس.
2. اگر فعل غايب قبل از فاعل در جمله ذکر شود به صورت مفرد به کار مي رود حتي اگر فاعل مثني يا جمع باشد. اما نسبت به مخاطب و متکلم، هميشه صيغه فعل با فاعل مطابقت دارد.
يحضر الطالب. / يحضر الطالبان. / يحضر الطلّاب. / تحضر الطالبة. / تحضر الطالبتان. / تحضر الطالبات.
جاي فعل در جمله:
در زبان عربي بر خلاف زبان فارسي غالبا فعل اول جمله يا قبل از فاعل ذکر مي شود. اين قاعده در صورتي در زبان عربي رعايت نمي شود که گوينده بخواهد بر «فاعل» تأکيد کند.
000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر